مامانی برگشت سر کار
سلام دردونه مامان
سلام عزیز دلم الهی بمیرم که مجبور شدم تو رو تنها بزارم و بیام سر کار عزیز دلم از دورید دارم دق میکنم مامانی هر چند میدونم پیش عزیز جون هستی و خوب ازت مراقبت میکنن ولی بازم دلم بچمو میخاد دلم میخاد بغلش بگیرم و بوس بوسیش کنم و از شیره وجودک بهش بدم بخوره .
۶ ماه گذشت و پسر ما ۶ ماهه شد وای که چه روزایی بود خیلی حرف برای گفتن دارم خیلی هم عکس برای گذاشتن امروز که اومدم سر کار کلی کار داشتم نتونستم وبلاگ عرشیا رو آپ کنم این ۶ ماهم که اینترنت نداشتم حالا انشالله حرفای نگفته رو میزنم و عکساش نذاشته هم میذارم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی