دلتنگی مامانی
عرشیای مامان عزیز دلم قربونت برم
جیگر گوشم
چطور میگن جدایی از شما روز اول سخته بعدش عادی میشه پس چرا برای من عادی نشد پس چرا روز به روز دارم بدتر میشم و دلتنگ تر امروز صبح دلم نمیخاست ازت دل بکنم محکم ترو تو بغلم فشار دادم تا حست کنم دارم روز شماری میکنم تا پنج شنبه و جمعه بیاد و من پیش پسرم باشم .
مامان امروز دلش تنگه دلش از دوری شما گریه میخاد ظهر که میرم خونه دلم میخاد بگیرمت تو بغلم و بهت شیر بدم تا بیشتر بتونم حست کنم عزیز دلم .
عرشیا مامانی رو ببخش که ترو تنها میذاره چاره ای ندارم عزیزم برای آینده خودت باید بیام سر کار .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی